جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    حدیث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
    بخش دوم

    تفسير جمال‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 39

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِا جْمَلِهِ‏

    و كُلُّ جَمالِكَ جَميلٌ؛

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلِّه.

    تفسير ادبى‏

    كلمه «جمال» از نظر لغت، به معناى حسن و زيبايى است و به چند گونه استعمال مى‏شود:

    1. گاهى به حسب صفات استعمال مى‏شود. لذا در روايات مى‏خوانيم:

    «انَّ اللَّهَ جَميلٌ يُحِبُّ الْجَمالَ؛[1]

    خدا زيباست از نظر سيرت، و هر كس نيز سيرت نيكو و صفات خوب داشته باشد، خدا او را دوست دارد.»

    2. گاهى نيز به حسب صورت استعمال مى‏شود. در لغت عرب هم هست كه:

    «عُرِضَتْ لَهُ امْرَاةُ حَسْناءُ جَمْلاءُ.»

    3. گاهى هم به اعتبار هيئتى كه عارض چيزى مى‏شود، استعمال مى‏گردد؛ مثل:

    «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْجَمالَ وَ التَّجَمُّل؛[2]

    خداوند زيبايى و خودآرايى و تزيين را دوست دارد.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 40

    قرآن هم مى‏فرمايد:

    «يا بَنى‏ ادَمَ خُذُوا زينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَلاتُسْرِفوا انَّه لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»[3]؛ اى فرزندان آدم، در هنگام نماز، جامه خود را برگيريد و بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد كه او مسرفان را دوست ندارد.

    4. هم چنين كلمه «جمال» براى چيزى در انسان به حسب كردار، گفتار و افكارش استعمال مى‏شود. قرآن شريف مى‏فرمايد:

    وَاصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلًا»؛[4] پيغمبر! بر گفته جاهلان و معاندان صبر كن، و از آنان دورى گزين، دور شدنى نيكو.

    يعنى بايد با جاهل با مدارا رفتار كنى.

    شرح عرفانى‏

    شرح و توضيح اين جمله دعا اين است:

    پروردگار عالم به حسب وجود جميل و زيباست؛ زيرا وجود، جميل و خير محض است. همه خيرها از وجود ناشى مى‏شود و هر چه وجود اوْسَعْ، احَقّ و ابْسَط باشد، بى شك احْسَن، ابْهى‏ و انْوَرْ مى‏شود.

    وجودِ واجب تعالى بسيطترين تمام وجودها و احق به وجود است، اوسع همه وجودهاست؛ بنابراين اجمل از همه وجودهاست، و وجودى در اين عالم جز وجود خدا نداريم.

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 41

    «سَنُريهِم آياتِنا فِى الْافاقِ وَ فى انْفُسِهِم حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُم انَّهُ الْحَقُّ»؛[5] به زودى نشانه‏هاى خود را در آفاق و نيز در دل‏هايشان به آن‏ها نشان خواهم داد تا برايشان روشن گردد كه او حق است.

    انسان اگر به واسطه برهان‏ها و رابطه با خدا به جايى برسد كه درك كند در اين عالم چيزى جز خدا نيست، و همه «وجودنما» هستند، به بهترين حالات رسيده است؛ لذا پروردگار عالم از نظر وجود زيباترين همه وجودهاست.

    حُسنِ يوسف را به عالم كس نديد


    حُسن، او دارد كه يوسف آفريد




    پروردگار عالم به مافوق جمال و به حسب صفات كماليه جميل است، زيرا هر صفت خوبى از آن صفات سرچشمه گرفته است. وقتى كه پروردگار عالم از نظر وجود، جميل باشد، از نظر صفات، نيكو باشد و از نظر ذات اجمل باشد، كسى كه دعا مى‏كند اگر توجه به اين دو جمله داشته باشد، بايد چنين بگويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاجْمَلِه.»

    يعنى:

    «خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، تمام توجهم به زيبايى توست و تو را به زيباترين زيبايى‏هايت قسم مى‏دهم.»

    «خدايا! به ذات مقدست كه اجمل همه جمال‏هاست، تو را قسم مى‏دهم.»

    بيان بحث از دو منظر:

    1. شخص گاهى توجه پيدا مى‏كند به اين كه صفات حق عين ذات اوست، در اين نظر مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميل، اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلّهِ؛

    خدايا! همه زيبايى‏هايت زيباست،

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 42

    افضل و فاضل ندارد؛ خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام، و به همه زيبايى‏هايت تو را قسم مى‏دهم.»

    خدايا! به در خانه تو آمده‏ام، به ذات مقدّست كه مستجمع جميع صفات است، به نحو وحدت و عينيت تو را قسم مى‏دهم.

    2. نظر ديگرى هم هست، و آن اين كه: پروردگار عالم به واسطه قول و كلامش (قرآن)، و افعالش (فيض مقدس و عالم وجود) جميل و خير است. فيض مقدس خير محض است. در اين نظر مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاجْمَلِه‏

    ؛ خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، تمام توجهم به زيباترين زيبايى‏هاى توست.»

    به حقيقت محمّد صلى الله عليه و آله تو را قسم مى‏دهم.

    ناگاه پى مى‏برد كه فيض مقدس بسيط است: «وَ ما امْرُنا الّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»[6] در اين نظر مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميل، اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلّهِ؛

    خدايا! به درخانه تو آمده‏ام، همه جمال‏هايت جميل و زيباست؛ به همه جمال‏هايت تو را قسم مى‏دهم.»

    گاهى هم نظر به واسطه فيض دارد؛ يعنى اين كه ائمه طاهرين عليهم السلام، اسما و صفات خدا هستند و جمال در حاقّ وجود آن‏هاست و صرف جمالند. در اين نظر مى‏گويد:

    «خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، به جمالت تو را قسم مى‏دهم، به اجمل جمالت تو را قسم مى‏دهم. خدايا! تو را به اهل‏بيت عليهم السلام، و مخصوصاً به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله قسم مى‏دهم.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 43

    اما ناگهان توجه پيدا مى‏كند كه اهل‏بيت عليهم السلام نور واحدند، ديگر خواه ناخواه مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميل، اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلّهِ؛

    خدايا! به درخانه تو آمده‏ام، و به چهارده معصوم تو را قسم مى‏دهم.»

    سير و سلوك؛ شرايط و منازل آن‏

    در عرفان، شرط اساسى آن است كه عارف، پيش از سير و سلوك، بايد تشبه به خالق پيدا كند. تشبّه پيدا كردن به خالق هم شرايط و منازلى دارد؛ يعنى اگر كسى بخواهد به مقام لقاء و يا فنا نايل آيد، و به آن جا برسد كه فقط خدا بر دل او حكومت كند- و هيچ چيز و هيچ كس بر دل او حكومت نكند- بايد منازلى را بپيمايد كه توضيح آن به شرح ذيل بيان مى‏شود:

    منزل اول: تخليه‏

    يعنى تخليه نفس از رذائل؛ سالك بايد صفات رذيله را از خود براند و نفس خويش را به صفات خوب مُحَلىَّ كند.

    كدورت‏ها بايد برود، زيرا كدورت‏ها او را از نظر معنا زشت مى‏كند. كدورت‏ها يعنى صفات رذيله، نه فقط انسان را زشت مى‏كند بلكه گاهى هويّت انسان را از او مى‏گيرد و گناه روى گناه مى‏افزايد.

    صفت رذيله اگر در دل رسوخ كند هويّت انسان را از او مى‏گيرد و آدمى را كه بايد به صورت مَلَك و بالاتر از آن ظاهر شود، به صورت الاغى و سگى در مى‏آورد.

    منزل دوم: تحليه‏

    در منزل دوم بايد صفات خوب در دل او رسوخ كند. «تحليه» يعنى آراستن خود به صفاتِ نيكو؛ به عبارت ديگر، يعنى كسى كه به واسطه فضايل و صفات خوب،

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 44

    سيرتش جمال پيدا كرده، به مقام تحليه رسيده است، از اين رو مى‏تواند در معرض رحمت خدا واقع شود، بدين سبب به او مى‏گويند:

    «انّ لِرَبِّكُمْ فى‏ ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٍ الا فَتَعَرَّضُوا لَها؛[7]

    براى خداوند در روزهايى از عمر شما نفحه‏ها و جذبه‏هايى است، بكوشيد كه در معرض اين جذبه‏هاى حق واقع بشويد.»

    در اين آرايش معنوى انسان بايد از نظر افكار، اقوال و كردار خود را متزين كند، و در نيت و گفتار و افعالى كه از او سر مى‏زند، زيبايى يابد و الّا به جاى جمال، قباحت‏ها مى‏آيد. براى همين است كه در روز قيامت بدمنظره خواهد بود، زيرا گفتار، كردار و نيّات، ما در مَلَكاتِ انسان، اثر مى‏گذارد، و ملكات نيز در هُويّت آدمى مؤثر است.

    هم‏چنين انسان بايد از نظر ظاهر هم متزّين، متجمّل و نظيف باشد. نظافت از شعارهاى اسلام است. اگر شخصى از نظر سيرت، صورت، نيّت و نيز گفتار و كردار متجمّل شد، در واقع براى سير و سلوك مهيا شده است.

    پس از تخليه و تحليه است كه نوبت به «تجليه» مى‏رسد؛ يعنى تجلّىِ حضرت حق برسالك.



    [1]. كافى، ج 6، ص 438،( باب التجمل واظهار النعمة)، ح 1.

    [2]. بحارالأنوار، ج 73، ص 141،( باب 19- الطيب وفضله وأصله ...)، ح 5؛ امالى طوسى، ص 275« انّ اللَّه( تعالى) يحب الجمال والتجميل ...».

    [3]. اعراف، آيه 31.

    [4]. مزمل، آيه 10.

    [5]. فصلت، آيه 53.

    [6]. قمر، آيه 50.

    [7]. بحارالأنوار، ج 68، ص 221،( باب 66- الاقتصاد في العبادة و ...)، ذيل ح 30.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365